Wednesday, July 11, 2007

من و مامان و پسر عمه

منون ازتمام کساي که لطف مي کونن نظر ميدن وبرام ايميل ميزننمنو مامان وپسر عمهماجرا از اونجا شروع شود که يک روز پسر عمم قرار بود بياد کارت گرافيک کامپيوترمو عوض کنه البته بايد بگم که اين پسرعمه من خيلي تو کف مامانه من بوداسم اون حميد واسم من اميد واسم مامان خوشکلم مريم من تو خونه خيلي با مامانم راحتم جوري که مامانم تو خونه با يه شرت يا کرست جلو رو من ميگرده حميد اومد خونه ما مامانم هم طبق معمول با دامنو تاپ ميگشت مامانم کلا بي خيال اين حرفاست وتو فاميل به بي بندو باري معروفعه حميد اومدکارتورونصب کرد بعد يک فيلم سوپر اورده بودکه ببينيم بعد وسط فيلم تو اوج شهوت مامانم ميوه اورد همين که اومديم کامپيوتر رو خاموش کنيم کامپيوتر قفل کرد مامانم چشمش به صفحه مانيتور افتادو فيلم رو ديدهمون لحظه تعجب کرد چون منو حميد داشتيم جلق ميزديم وتو دست هر کدوم ازما يه کير بود مامانم 4 چشمي داشت به کير ما نگاه ميکرد خشکش زده بود مامانم گفت به به پسراي خوب چي کار ميکنيد که من قرمز شده بودم حميد هم به تتپه تپه افتاده بودهمون لحظه مامانم اومد کيره منو حميدوگرفت شروع کرد به جلق زدن شهوت ازچشماش ميباريد به حميد گفت از بچگي معلوم بود ادم کير گنده اي ميشي چون کوچيک که بودي هم کيرت از هم سنوسالهاي خودت بزرگتر بودحميد بهت زده منو نگاه ميکردباورش نمي شود بتونه به اين راحتي با مامانم حال کونه مامانم مثل حرفه اي هاشروع به ساک زدن کردخيلي با حال کير هر دو مونو ساک ميزد بعد ديگه کمکم من هم شروع کردم من هميشه دوست داشتم کير پسر بخورم کير حميد رو از مامانم گرفتم البته مامانم مي دونست شروع به ساک زدن کردم بعد مامانم گفت شماهانمي خواهيدکاريبکنيد که يک مرتبه حميد رفت سراغ کس مامانم که از زير دامن تنگش کوتاهش که فقت چند سانت از زير لنبش پاينتر بود قلنبه زده بود بيرون مامانم حتي شرت هم پاش نبود اخه ادت داشت تو خونهزير لباساش بدون شرت وکرست ميگشت شروع کرد به ليس زدن من هم کير حميد رو در اوردم رفتم سراغ سينه هاي مامانم و هي خوردم بعد از خوردن کوسو سينه ي مامانم توسط منو حميد دوتايي با حميد کيرامون کرديم تو کس و کون مامانم و شروع به تلنبه کرديم انصافا خوب کوني داشت مامانم همش ميگفت جرم بدين من تا حالا کسي اينجوري منو نکرده جرم بدين بعد جامو با حميد عوض کردم رفتم سراغ کسش مامانم داشت جيغ ميکشيد نفس هاش به شماره افتاده بود که يکهو لرزيد و ارضا شد منو حميد داشتيم تلنبه ميزديم که من حس کردم ابم داره مياد به مامانم گفتم گفت نگردارتو کسم من هم نگه داشتم تا ابم ريخت تو کسش اخه مامانم بعداز اينکه بابام فوت شوده بود لوله هاشو بسته بود وديگه حامله نمي شودولي بعد ديدم حميد ارضا نميشد بعد گفتم بيا و از کون منو بکن اومد و از خدا خواست کيرشو کرد تو کونه من و شروع به تلنبه زدن کردتو همون هنگام مامانم اومد کير منو کرد تو دهنش وبرام مي خورد که من بعداز چند لحضه به خاطر لذتي که مي بوردم براي بار دوم ارضاع شودم وحميد هم تو همون لحضه اومدابش اومد همروريخت تو کونه من . اين بهترين سکس زندگي من تا اين لحضه بود البته از اونروز به بعد ديگه هيچگاه کون ندادم. اميدوارم که از داستان خوشتون اومده باشه نظر يادتون نره

No comments: